در پی موج حرکتهای آزادیخواهانه ملتهای افریقا و خاورمیانه ، ملت لیبی هم که از وجود دیکتاتوری دیرینه رنج میبرد به این موج پیوست و خواستار کناره گیری دیکتاتور از قدرت گردید . آنچه لیبی را از دیگر کشورها مانند مصر و تونس متمایز میدارد وجود ذخایر نفتی است که مورد طمع بسیاری از جهانخواران میباشد و آنان که سالها از این منابع سودهای کلان برده اند حاضر نیستند به سادگی از آن صرف نظر کنند . بدیهی است چنانچه یک حکومت ملی و آزاد در آن کشور برقرار شود سوء استفاده از این ذخایر آسان نخواهد بود .
در اینگونه کشورها بهترین گزینه ها ی حکومتی از دید قدرتهای سلطه گر از نوع دیکتاتور و یا وابستگان به خود آنان میباشد . بهمین جهت در راه انتقال قدرت به مردم از راههای طبیعی سنگ اندازی می کنند تا زمینه برای ادامه تامین منافعشان از بین نرود .
روند ادامه حرکات در لیبی نشان از توطئه هایی این چنین دارد . دخالتهای خارجی منجر به خارج شدن حرکت از مسیر طبیعی خود شد تا زمینه دخالت مستقیم قدرتهای خارجی فراهم شود . بنظر میرسد زمانیکه قدرتهای سلطه گر متوجه شدند قذافی هم دیگر ماندگار نمیباشد بازیهای معمول خود را شروع کردند . از یک سو به قذافی که فاقد عقل سالم است چراغ سبز حمایت نشان دادند و از سوی دیگر مردم را با اخبار جعلی خود به اقدامات عجولانه کشاندند تا با ایجاد جنگ داخلی زمینه دخالت خود را ایجاد کنند . درست در آن روز سرنوشت ساز وزیر خارجه یکی از همین کشورها به این بهانه که در شرق لیبی اعلام ایجاد امارت اسلامی شده مخالفت خود با مخالفین قذافی را که نشانه پشتیبانی از قذافی بود علنی کرد و از سوی دیگر وزیر خارجه ای دیگر که مشهور به داشتن سرویسهای جاسوسی قوی هست و از آنها انتظار نمیرود که حرفهای اطلاعاتی بی ربط بزنند شایعه فرار قذافی به ونزوئلا را دامن میزند که موجب خروج مردم طرابلس برای جشن پیروزی میشود که منجر به فاجعه ای شد که ادامه دارد و مشخص نیست چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد چرا که کنترل از دست خود لیبیاییها خارج شده بطوریکه از میان خودشان تقاضای دخالت خارجی شده است .
این وضعیت در حالیکه مردم لیبی از وجود بدیل مشخص و مطمئنی برای جایگزینی دیکتاتوری حاکم بی اطلاع هستند و سازمانهای سیاسی منسجم و ملی که آینده روشنی را برای ملتشان نوید دهند در جامعه مطرح نیستند ، فرصت لازم را برای دخالت و اعمال نظر قدرتهای خارجی فراهم کرده است . این همان درسی است که ملت ما و سیاسیون و روشن فکران آزادیخواه ما نباید از آن غافل شوند و حکومت هم باید متوجه شود که به راهی جز آنکه اکثریت ملت می خواهند قدم ننهد و جامعه را برای بروز خواست خود آزاد بگذارد . درست در همین راستا هفته قبل در یکی از جرائد آمریکایی چنین مطرح شد که حکومت ایران حاضر نیست به انتقال قدرت به مردم از راههای مسالمت آمیز تن دهد و لازم است در آن کشور دخالت نظامی شود .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر