پنجشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۴

فردا

شرکت در انتخابات فردا نتیجه ای جز تحقیر نخواهد داشت . ازآن پرهیز کنید.

گنجی

واقعا مسئولیت آنچه بر آقای گنجی میگذرد بر عهده ملت ایران مخصوصا نخبگان جامعه است.

چهارشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۴

ازدست نخبگان

شاید جای آن باشد که بنشینیم و به حال اوضاع سیاسی مملکت خودمان زار زار گریه کنیم .نه به خاطر آن که دشمنان آزادی و زورگویان و دزدان و ریا کاران و دروغ گویان و طماعان و مکاران و دغل بازان بر مردم حاکمند و نه به خاطر اینکه در معرض تهدید و دستبرد و غارت ثروت های خود توسط قدرت های خارجی هستیم و نه به خاطر اینکه اکثر مردمان ما از مکر و حیله جباران حاکم بر خود نا آگاهند و سعی هم نمی کنند آگاهیهای سیاسی خود را افزایش دهند بلکه از دست تحصیل کرده ها و جهان دیده ها و آنان که شاید بتوان نخبگان جامعه نامیدشان . آری اینها هستند که باید فرهنگ ساز باشند و جامعه را در مسیر درست راهنمایی کنند . و باید از دست همین گروه خون گریه کرد . اگر بگویند که فضای سیاسی ایران و موضوع انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری قبل از دوره اول انتخابات ابهام آلود بود ولی بعد از برگزاری اولین دور انتخابات و نتایج حاصله و گزارشات مربوط به روند برگزاری آن دیگر جای ابهامی باقی نگذاشته است و فضای بعد از انتخابات دور اول دیگر باید برای همه تقریبا روشن باشد . اولا روشن است که در انتخابات تقلب شده و با حیل مختلف افرادی را که می خواستند به دور دوم بیاورند آورد ه اند . بنابر این عقل سالم چنین حکم می کند که اگر کسی بخواهد در این مرحله در مورد انتخابات حرف بزند باید اولین حرفش موضوع تقلبات و آنچه موجب مخدوش شدن آن است باشد و این که اقدامی شود که رفع تقلب گردد . و چون معلوم است که تقلب از ناحیه قدرت حاکمه شده و قصد ندارد رفع تقلب کند آیا شرم آور نیست که عده ای تقلب را نادیده بگیرند و باز هم بر مشروعیت بخشیدن به انتخابات اسرار بورزند ؟ تاسف بار است زمانی که این عمل مشروعیت بخشی از طرف آنان که خود را اصلاح طلب و آزادیخواه قلمداد می کنند صورت می پذیرد . سر کرده داخلی این گروه نهضت آزادی اعلام می کند که "با دادن رای یک پارچه آن کس را که با سوء استفاده از امکانات ما لی و تشکیلاتی نهادهای نظامی و شبه نظامی به ناحق به این مرحله رسیده است در نیمه راه ریاست جمهوری متوقف سازند " . آیا این آقایان مطمئن شده اند که در دور دوم همین سوء استفاده ها تکرار نخواهد شد؟ جواب این سئوال زمانی مثبت است که خودشان هم در سناریو تنظیم شده برای این انتخابات شریک باشند . و اگر جواب منفی است چرا سعی نمی کنند اول نا حق را به حق تبدیل کنند و از در کنار نا حق نشستن ابایی ندارند ؟ اصلاح طلبان دیگر از جمله مجاهدین انقلاب و مشارکتیها هم که قبل از اینکه اشاره ای به مخدوش بودن انتخابات دور اول بکنند با عجله دست به دامن کسی شدند که مردم با روی آوردن به اینها از او روی گردانده بودند . آیا این غلط کردن گفتن از طرف خود و از طرف آن مردم نیست ؟ آقای خاتمی اعلامیه می دهند که " رئیس جمهوری انتخاب کنید که در شان ملت ایران باشد . اثبات کنیم که در دفاع از حقوق ملت ا راده ای راسخ داریم . منادی حرمت و آزادی باشیم . سلامت روند رای گیری را با جدیت دنبال خواهم کرد . " جل الخا لق عجب موجوداتی هستند اینها ! کدام از این دو در شان ملت ایرانند؟ اگر شما در دفاع از حقوق ملت اراده ای راسخ دارید چرا قبل از هر چیز از حق یار و شریک خود آفای کروبی دفاع نمی کنی ؟ ولی من فکر می کنم شما هم منظورتان از ملت خودتان باشید . مانند آقای کروبی که می گوید " حق من ضایع شد اما مهم نظام است " . آری برای شما ها نظام یعنی خودتان مهم است و مردم اصلا زاده شده اند که بیایند پای صندوق رای و حق شما را به شما بدهند . اگر شما می توانید سلامت روند رای گیری را باجدیت دنبال کنید چرا در مرحله اول نکردید؟ چرا سعی می کنید انتخابات مخدوش را مشروع جلوه دهید ؟ در بین صداهایی که از ایرانیان خارج از ایران می رسد انچه بیشتر مرا آزرده کرد مقاله اخیر آقای سلامتیان بود تحت عنوان دعوای انتخابا ت ریاست جمهوری بر سر چیست . وی بعد از شرح بسیار زیبایی از قسمتی از تاریخچه قانونگزاری در جمهوری اسلامی در نهایت دچار همان اشتباه دیگران شده و توصیه می کند " با مهار احساسا ت و عواطف با قلب هایی سنگین اما گامهایی استوار و آرایی انبوه راه را بر ولایت نظامی ببندند " . آقای سلامتی شما جرا ؟ شما نمی دانید ولایت نظامی هم اکنون بر قرار است و فرمانده اش هم همان است که این بازی های انتخاباتی را تدارک دیده است ؟ شما را که دوست خوبی مثل آقای بنی صدر داشتی چه شده است ؟ آیا از او فاصله گرفته ای ؟ واقعا حیف است . من شخص مشهوری نیستم ولی حدود چهل سال از عمرم را در داخل ایران و مدت کوتاهی در خارج از کشور با دقت اوضاع و افراد را نظاره گر بوده ام و هیچ کس را در بین سیاست مداران و صاحب نظران بهتر از آقای بنی صدر نیافته ام و تا آنجاکه به یاد دارم ایشان هم همیشه از شما به خوبی یاد می کردند و فردی که دارای توانایی های زیاد است . و امروز بیشتر از هر چیز مقاله شما مرا وادار کرد این کلمات را بنویسم . از هموطن دیگری خواندم که نوشته بود" در همه جای دنیا اصولا سیاست یعنی انتخاب بین بد و بد تر و اینکه دموکراسی بهترین نیست بلکه کم خطر ترین و کم ضرر ترین است " . می خواهم به این هموطن عرض کنم انها که می توانند در جامعه حرف بزنند چرا سعی نکنند سیاست را به سوی انتخاب خوب سوق دهند ؟ و به قول بزرگی که گفته بود که " سیاست ما عین دیانت ماست " اگر دین و آیین و روش زندگی ما بر صداقت باشد چرا سیاست نباید بر طریق صداقت باشد ؟ البته در عین حال هستند افرادی که با دقت به واقعیات نگاه می کنند و خوشبختانه امروز مقالا تی هم از آنها خواندم. و توصیه می کنم مقاله آقای دکتر عبدالستار دوشوکی را که من امروز برای اولین بار به اسمشان توجه کردم تحت عنوان " از ترس نیش عقرب چرا به دامان اژدها پناه ببرید " در سایت پیک ایران بخوانید . و همچنین آنچه آقای سروش در رابطه با دور دوم انتخابات در روزنامه روز گفته بود که " دستکم ابتدا با آقای رفسنجانی اتمام حجت می کردند و از او بخواهند دستکم یکی از گلهای گلستان مورد ادعای خود را از امروز بکارد و در احقاق حق آقای کروبی ( شاید منظورشان حق مردمی که به او رای داده اند باشد ) ایستادگی کند " امیدوار کننده بود اگر چه ایشان قبل از مرحله اول تشویق به شرکت در انتخابات می کردند بدون اینکه فلسفه ی انتخابات را تشریح کنند . علیهذا آنچه موجب می شود که این ملت همیشه چشم گریان داشته باشد لااقل در صده اخیر شاید ائتلاف دشمن دانا و دوستان نادان باشد و در همین راستاست که دنیای سیاست ایران از افرادی مثل امیرکبیر- مصدق و بنی صدر خالی می شود و به دست بد و بدتر ها می افتد تا هم قدرت های خارجی به مقاصد خود برسند و هم بد های داخلی به نوایی برسند . و خدا نکند که تحصیلکرده ها و جهان دیده ها و نخبگان ما هم به این ائتلاف بپیوندند که دیگر امیدی باقی نخواهند ماند . باز هم در مورد این انتخابا ت نوشته بودند که " دنیای غرب نتایج انتخابات ایران را خرید ولی ادعای ما مبنی بر تقلب را نه تنها باور بلکه در رسانه های خود منعکس هم نمی کنند " . به این دوست هم باید گفت موضوع این نیست که ادعای ما را باور نمی کنند بلکه مطمئن هستند ولی نمی خواهند آن را منعکس کنند چرا که آگر خود آنها هم در پشت پرده در این بازی شرکت نداشته باشند منافعشان در همین است که انجام گرفته . و به قول خانم شیرین عبادی " تمایل پایان ناپذیر برخی دولت های غربی به معامله با رژیم های دیکتاتور کشور های اسلامی برای کسب منا فع کوتاه مدت اقتصادی و امنیتی اشتباه بزرگی است که بهای آن را نه تنها شهروندان کشورهای اسلامی که شهروندان خود کشورهای غربی نیز پرداخت خواهند کرد " . و در نهایت دوست دارم این گفته های آقای زیدآبادی را هم برای حسن ختام به این مطلب اضافه کنم که " من نه از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد می هراسم و نه از ریاست جمهوری رفسنجانی شادمان می شوم . نه احمدی نژاد قادر به تند روی است و نه رفسنجانی امکان اصلاح دارد . آنها هر دو باید در چارچوبی حرکت کنند که ابعاد آن خارج از اراده آنان است و بنابراین هر دو ما را وارد سیاه چاله ای می کنند که حجم و هزینه آن برای معالجه برای من روشن نیست " . و السلام.

انتخابات

بعد از شنیدن اخبار اقبال عمومی در انتخابات اخیر ایران و اعلام ترکیب آراء مردم ! علیرغم عقیده باطنی خودم نسبت به وجدان عمومی! داستان خردجال که در دوران کودکی از مادر بزرگم شنیده بودم تداعی شد. میگفت در آخرالزمان خری معروف به خردجال در کوچه و خیابان راه می افتد و مردم تصور میکنند داره ازش خرما سیاه می ریزه و مردمان زیادی به هوای جمع کردن خرما سیاه بدنبال این خر می دوند . مقصد خر هم جهنم است وهمه را با خود به جهنم میبره.هرچه فکر کردم چه چیزی باعث این حرکت غیر منتظره مردم شد چیزی جمع و جورم نشد. گفتم شاید: طمع- حس رقابت ذهنی- تحقیر- خود کوچک بینی- عدم دقت و نادانی-ترس از رای ندادن و عواقب آن-ترس از بدتر- ترس از حمله خارجی- احساس تکلیف عده ای در برابر آنچه وظیفه شرعی می دانند- بستن چشمها و گوشها در برابر حقایق- ناامید از امکان انتخاب راه درست-سرخوردگی- نداشتن درک سیاسی درست و بلکه مجموعه ای از این امراض که جامعه ما به آنها گرفتار شده است.ولی با شنیدن اخبار جدید که بنظر میرسد خالی از حقیقت نباشد کمی امیدوار شدم که نه مردم ما آنقدر هم ساده نیستند که اکثریتی بدنبال خر دجال بیافتند. اینجور معلوم میشود که تعدادی زیاد از بسیجیان و سپاهیان و همفکران را در یک عملیات محرمانه به جبهه ی انتخابات فرستاده اند و هر یک حدود ده بار به پای صندوق رای رفته اند تا به آقای احمدی نزاد رای دهند. احتمال اینکه بیش از یک میلیون نفر را برای این منظور بسیج کرده باشند وجود دارد ولذا شاید حدود ده الی پانزده میلیون رای قلابی به این شکل درست شده باشد . و بهمین خاطر هم آقای کروبی صدایش بلند شده. البته چون تعداد آرای خود او هم غیر منتظره بوده شاید اضافه شدن تعداد آرای او هم قسمتی از سناریو طراحی شده باشد. چون برابرتجربه شان بهتر است اگر دعوائی بر سر انتخابات در بگیرد طرفشان کروبی باشد که راحت رام میشود. اگر چه این بار مثل اینکه او هم امر برش مشتبه شده و داره یکجور دیگه صحبت میکند. ولی من فکر میکنم کل داستان به این سادگیها هم نباشد ومن دوتا فرضیه را در ذهن دارم که احتمالا این آقایان در طول این چند سال طراحی کرده باشند: 1- فرض اول اینکه اختلافاتی که بنظر میرسد بین جبهه خامنه ای و رفسنجانی بروز کرده ساختگی و برای گول زدن مردم باشد میدانیم که رفسنجانی در ایجاد این دیکتاتوری فعلی نقش بسیار مهمی تاکنون بازی کرده است .ولی در انتخابات قبلی مردم مثل تف دهان بیرونش انداختند و اگر چه هر کس دیگری بود همان زمان دمش را میانداخت روی کولش و میرفت ولی این روباه مکارو منافق اکبر با پرروئی تمام ماند و نقشه کشیده تا روزی مردم بگویند غلط کردیم و باز خودت را میخواهیم. و آن همین است که امروز تحت نامهای ائتلاف ملی وائتلاف بزرگ علیه فاشیسم می خواهد بوقوع بپیوندد. و اگر چنین شود دوباره نظرات او که بعضی نابغه اش دانسته اند دوباره مطرح میشود از جمله این نظر او که خامنه ای انتخاب اصی چاره ی ا ساسی بیندیشیم. والسلاملح است. 2- دوم اینکه اختلاف این دو حقیقت داشته باشد. در چنین صورت عملیات انتخابات در دستگاه خامنه ای طراحی شده و مطمئن هستند هاشمی با آنهمه افتضاحات اقتصادی و غیره تاب مقاومت ندارد. ولی بهر حال هر دو با استفاده از آخرین زورهای خود از طریق معامله با قدرتهای خارجی و تهدید و تحمیق وتطمیع داخلی تلاش می کنند قدرت را در قبظه داشته باشند و با همدیگر هم بشکلی کنار بیایند. حالا ما مانده ایم و این جامعه با آن امراضی که قبلا برشمردم و هنوز نتوانسته ایم برای نجات خود از دست زورگویان داخلی و طماعان خارج

سه‌شنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۸۴

مصلخت ما و مصلحت شما

ا صرا ر این آقایان بر شرکت مردم در دور دوم انتخابات چیزی جز توجه صرف به منافع خودشان ارزیابی نمیشود . آ قای رئیس جمهور میفرمایند صحت برگزاری انتخابات در دور دوم را تضمین میکنم! این حرف بسیار تاسف آور و مضحک است. آ یا شما صحت دور اول را تایید میکنید؟ ا گر جواب مثبت است حد اقلش اینستکه خیلی از مردم ا ز جمله آقای کروبی دروغ میگویند . اگر ایشان دروغ میگویند میتوان فرض کرد که شما آقای رئیس جمهور هم راحت میتوانید دروغ بگوئید. و اگر تایید نمیکنید ا ولا چرا اعلام نمیکنید ثانیا چرا اصرار بر لزوم شرکت در دور دوم دارید؟ اگر دور اول مخدوش است دوردوم چه معنی دارد؟ پس معلوم میشود که دارید به مردم دروغ میگوئید . نکند هر دروغی را مصلحت میدانید ؟ بله شاید به مصلحت شما باشد ولی مصلحت مردم و مملکت در اینها نیست . میفرمائید همه ی ما اکنون سرنوشت مشترک داریم . منظور از همه ی ما کیست؟ فقط میتواند همه ی کسانی باشد که در این چند سال بنام مصلحت به مردم دروغ گفتند و صادقانه عمل نکردند در عین حال خود را صادق و خدمتگزار میدانند . نه خیر آقای رئیس جمهور سرنوشت شما دیگرباسرنوشت این مردم مشترک نیست.

دوشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۸۴

اصلاح طلبان

اصلاح طلبان خود را اصلاح کنند به این باصطلاح اصلاح طلبان باید گفت که خود را اصلاح کنند و آتش جهنمی این حکومت را که خود نیز در روشن کردن آن دخیل بوده اند شعله ورتر نکنند. آن کسانیکه میپندارند باید از رفسنجانی در مقابل احمدی نزاد حمایت کرد چه می اندیشند؟ آیا فکر میکننداو میتواند و میخواهد جلو اعمال غیر قانونی قوه قضائیه و سایر تشکیلات تحت سلطه رهبری را بگیرد؟ اگر خاتمی توانست امروز ا زتوقیف روزنامه هایی که نامه کروبی را چاپ کرده بودند جلوگیری کند شاید امثال رفسنجانی هم بتوانند از چنین بی حرمتیهایی به ملت جلوگیری کنند . آیا آقایان متوجه نیستند که تا مشکل رهبری حل نشود هیچ مشکلی حل نخواهد شد؟ کسیکه امروز میتواند جلوی انتشار نامه کم محتوای رئیس قبلی مجلس را بگیرد و مردم را آنقدر نامحرم و وحشتناک میداند که نباید یک نامه ای را که همه دنیا دیده اند بخوانند تا زمانیکه در قدرت هست هر غلطی می کند. پس آقایان بس کنید. خود را از دام رفسنجانی و خامنه ای رها کنید تا مردم هم بشما نظر کنند. شما میخواهید از هاشمی رفسنجانی اعاده حیثیت کنید تا در کنار رهبری که خود او ساخته است مملکت را در جهنم سوزان نگهدارند؟! تنها راه ملت و هر کس که به این مملکت و ملت علاقه دارد اینستکه به هر دوی این مفسدین پشت کنند وآنها را تنها بگذارند و آزادی و استقلال را در برنامه خود قرار دهند تا مردم هم تکلیفشان را با آنها معلوم میکنند .

شنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۴

���? �����

���� �� �?� ���? ����� ��?� ������� ?��

پنجشنبه، خرداد ۱۹، ۱۳۸۴

����

���� �������� �� ���� ?��