جمعه، اسفند ۰۶، ۱۳۸۹

وزیر اطلاعات پوچی و توخالی بودن نظام را به نمایش گذاشت

 پس از ساعتها مانور تبلیغاتی و نمایشهای خیابانی وزیر اطلاعات رژیم در یک برنامه جنجالی تلویزیون ظاهر شد و در کمال عجز و خود باختگی یک سری اراجیف و خزعبلات مضحک را از زبان جاری کرد که هیچ کس متوجه نشد هدف از این برنامه جنجالی چه بوده است . تنها چیزی که بسیار مشخص بود وارفتگی و ضعف روحیه وی بود که موجب شده بود با وجود استفاده از نوشته ای که در پیش رو داشت سطح سخنانش از یک روضه ی روضه خوان مبتدی هم پایین تر باشد . و کمکهای مجری برنامه هم نتوانست او را از این وضعیت نجات دهد . چنین به نظر میرسد که آنهمه تبلیغات بخاطر این بوده که عده ای تصمیم داشته اند که حرفهای جنجال بر انگیزی از زبان ایشان پخش شود تا بهره برداری خاصی از آن بشود ولی در لحظات قبل از شروع برنامه کسی فتیله را پایین کشیده و از بیان آنچه خواسته بوده به آن بپردازد نهی گردیده بوده . و یا اینکه موقعیت خود را چنان لرزان دیده اند که به هذیان افتاده اند و خود هم متوجه نیستند که چگونه دارند خود را رسوا می کنند . قبل از برنامه شایع شده بود که چون برای آقایان موسوی و کروبی برنامه هایی دارند قرار است ایشان اسنادی را ارائه نماید که زمینه ساز اینگونه اقدامات باشد . لکن آنچه هم که در رابطه با این آقایان گفت اگربه سود آنان تمام نشده باشد هیچ لطمه ای هم به آنچه هستند وارد نکرد . بلکه سخنان وی موجب تبرئه بسیاری از اشخاص دیگر هم گشت که از ابتدای انقلاب تا کنون مورد غضب حاکمیت قرا گرفته بوده اند .  

پنجشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۹

سوء استفاده قدرتها از دیوانگی قذافی درغیاب بدیلی معلوم

   در پی موج حرکتهای آزادیخواهانه ملتهای افریقا و خاورمیانه ، ملت لیبی هم که از وجود دیکتاتوری دیرینه رنج میبرد به این موج پیوست و خواستار کناره گیری دیکتاتور از قدرت گردید . آنچه لیبی را از دیگر کشورها مانند مصر و تونس متمایز میدارد وجود ذخایر نفتی است که مورد طمع بسیاری از جهانخواران میباشد و آنان که سالها از این منابع سودهای کلان برده اند حاضر نیستند به سادگی از آن صرف نظر کنند . بدیهی است چنانچه یک حکومت ملی و آزاد در آن کشور برقرار شود سوء استفاده از این ذخایر آسان نخواهد بود .

    در اینگونه کشورها بهترین گزینه ها ی حکومتی از دید قدرتهای سلطه گر از نوع دیکتاتور و یا وابستگان به خود آنان میباشد . بهمین جهت در راه انتقال قدرت به مردم از راههای طبیعی سنگ اندازی می کنند تا زمینه برای ادامه تامین منافعشان از بین نرود .

     روند ادامه حرکات در لیبی نشان از توطئه هایی این چنین دارد . دخالتهای خارجی منجر به خارج شدن حرکت از مسیر طبیعی خود شد تا زمینه دخالت مستقیم قدرتهای خارجی فراهم شود . بنظر میرسد زمانیکه قدرتهای سلطه گر متوجه شدند قذافی هم دیگر ماندگار نمیباشد بازیهای معمول خود را شروع کردند . از یک سو به قذافی که فاقد عقل سالم است چراغ سبز حمایت نشان دادند و از سوی دیگر مردم را با اخبار جعلی خود به اقدامات عجولانه کشاندند تا با ایجاد جنگ داخلی زمینه دخالت خود را ایجاد کنند . درست در آن روز سرنوشت ساز وزیر خارجه یکی از همین کشورها به این بهانه که در شرق لیبی اعلام ایجاد امارت اسلامی شده مخالفت خود با مخالفین قذافی را که نشانه پشتیبانی از قذافی بود علنی کرد و از سوی دیگر وزیر خارجه ای دیگر که مشهور به داشتن سرویسهای جاسوسی قوی هست و از آنها انتظار نمیرود که حرفهای اطلاعاتی بی ربط بزنند شایعه فرار قذافی به ونزوئلا را دامن میزند که موجب خروج مردم طرابلس برای جشن پیروزی میشود که منجر به فاجعه ای شد که ادامه دارد و مشخص نیست چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد چرا که کنترل از دست خود لیبیاییها خارج شده بطوریکه از میان خودشان تقاضای دخالت خارجی شده است .

     این وضعیت در حالیکه مردم لیبی از وجود بدیل مشخص و مطمئنی برای جایگزینی دیکتاتوری حاکم بی اطلاع هستند و سازمانهای سیاسی منسجم و ملی که آینده روشنی را برای ملتشان نوید دهند در جامعه مطرح نیستند ، فرصت لازم را برای دخالت و اعمال نظر قدرتهای خارجی فراهم کرده است . این همان درسی است که ملت ما و سیاسیون و روشن فکران آزادیخواه ما نباید از آن غافل شوند و حکومت هم باید متوجه شود که به راهی جز آنکه اکثریت ملت می خواهند قدم ننهد و جامعه را برای بروز خواست خود آزاد بگذارد . درست در همین راستا هفته قبل در یکی از جرائد آمریکایی چنین مطرح شد که حکومت ایران حاضر نیست به انتقال قدرت به مردم از راههای مسالمت آمیز تن دهد و لازم است در آن کشور دخالت نظامی شود .   

شنبه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۹

قدرت مردم پشتیبان طرح 12 ماده ای نجات ایران

 

     از هفت سال قبل که " طرح 12 ماده ای نجات ایران " را ارائه دادم و حتی از یکسال قبل که مطالب جدیدی مطرح گردید که در مقاله ای با عنوان " اپوزسیون و نیروی جانشین " به آن پرداختم بسیاری از معادلات در سطح جهان و داخل ایران دستخوش تغییرات عمده گردیده است که حاصل حضور بیشتر ملتها در صحنه های سیاسی کشورها میباشد .

     در آنزمان ایرادی که به آن طرح میگرفتند این بود که در آن شرایط امکانات اجرا و عملی کردن آن فراهم نبود . اگر چه هنوز هم معتقدم چنانچه تشکلی را که آنزمان پیشنهاد کردم ایجاد میشد و گروههای سیاسی مخالف حاکمیت که خواستار آزادی و استقلال ایران بودند موفق به تشکیل شورایی جهت هدایت نهضت آزادیخواه ایران میشدند  شاید مردم ایران بسیار زودتر از مردم مصر و تونس موفق به ساقط کردن دیکتاتور حاکم بر کشورشان میشدند ، لکن در شرائط فعلی دیگر کسی  مدعی غیر عملی بودن چنین اقداماتی نمیباشد.وطرحهای ارائه شده قبلی با کمی تنظیمات میتوانند بعنوان نقشه راه ادامه و گسترش نهضت مردم تا کسب آزادی و رهایی از سلطه مستبدان و ایجاد دولتی مردمی انتخاب شوند .

     پیشنهاد من در آن طرح این بود  که با توجه به اینکه آقای ابوالحسن بنی صدر در بین بسیاری از افراد مطرح و غیر مطرح ایرانی دیدگاههای کاملا شفاف و بیان شده ای دارند و یک بار هم در شرایطی تقریبا مناسب با اکثریتی بزرگ به عنوان رئیس جمهور برگزیده شده اند و تنها به جرم اینکه مخالف استقرار مجدد استبداد و زمینه سازی دخالت بیگانه در کشور بودند با دسیسه عوامل داخلی و خارجی و با سوء استفاده اقتدارگرایان از وضعیت جنگی آن زمان در اقدامی شبه کودتایی برکنار گردیدند ، همه ی گروههای سیاسی که پایبند به استقلال و آزادی کشور هستند ، هسته ای به مرکزیت ایشان تشکیل دهند تا با هماهنگی و استفاده از امکانات همدیگر همه ی مردم ایران را از خطری که در پیش است آگاه و آنان را برای نجات خود از دست حاکمیت نادان و دشمنان خارجی که جهت سلطه بر کشور روز شماری می کنند هماهنگ نمایند .

     متاسفانه تا کنون گروههای سیاسی آزادیخواه ایران موفق به ایجاد چنین تشکلی نشده اند و بهمین جهت جنبش آزادیخواه ملت ایران در فقدان تشکیلاتی هماهنگ کننده متحمل مشکلاتی شده است که قابل پیش گیری بودند . از سوی دیگر قدرتهای خارجی با امکاناتی که در اختیار داشته اند در صدد ایجاد تشکلاتی از عناصر متمایل به خود بعنوان نیروی بدیل حکومت ایران بوده اند که با روشنگریهای ایرانیان آزاده از جمله خود آقای بنی صدر تا کنون موفقیتی پیدا نکرده اند .

    از آنجا که شرائط جدید منطقه و ایران ضرورت ایجاد بدیلی ملی و مستقل و آزادیخواه برای اداره آینده ایران را آشکار نموده است ، لازم است هر چه سریعتر و قبل از اینکه عوامل مشکوک بتوانند شرائط جدیدی را تحمیل نمایند گروههای آزادیخواه مستقر در داخل و خارج از کشور از جمله رهبران واقعی جنبش سبز نسبت به ایجاد این تشکل قوی اقدام نمایند تا حرکت آزادیخواهی مردم با سهولت بیشتر و با اطمینان از عدم انحراف از خواست ملت ، که برقراری حکومتی منبعث از رای کاملا آزاد آنان و عاری از هرگونه تعصب و جدایی کامل دین از نهاد دولت میباشد ، تا آزادی از حاکمیت فاسد و دروغگو ادامه پیدا کند . بدیهی است حضور آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر در چنین تشکلی به ایرانیان این اطمینان خاطر را خواهد داد که جنبش از مسیر خود خارج نخواهد شد و تضمین کننده آزادی ایران خواهد بود .      

جمعه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۹

قدرتی که صاحبانش هم باورش ندارند ( قدرت مردم )

پس از آنکه مردم مصر با مقاومت دلیرانه خود مبارک را مجبور به ترک قدرت کردند ، مطلبی که در مصاحبه های رسانه ها با جمعیت حاضر در میدان التحریر بسیار شنیده شد و شاید کمتر کسی به آن توجه کرد این بود که مردم می گفتند اصلا باور نمیکردند که بتوانند مبارک را برکنار کنند . این همان باوریست که قدرت طلبان و اقتدار گرایان هم از آن محرومند و به بیچارگی آنان می انجامد . حتی بسیاری از سران گروههای سیاسی هم به دیده مشکوک به آن می نگرند ، همانطور که در انقلاب 57 ایران هم آقای خمینی که رهبری جنبش را در دست گرفت در بدو جنبش آنرا باور نداشت و با اصرار دیگران به آن پیوست . و همین عدم باور به قدرت مردمی بود که موجب قبضه قدرت سیاسی توسط خود و اطرافیانش شد و آن شد که اکنون نتیجه هایش را می بینیم . قدرت مردم آنگاه که با هماهنگی عمل کنند قدرتی است که هیچ نیرویی تاب مقاومت در برابر آنرا نخواهد داشت . آن مردمی که در کنج خانه های خود به تنهایی خود را بیچاره و درمانده می بینند ، هر زمانی که بطور هماهنگ و همزمان از خانه های خود خارج و از هر کوچه و خیابانی به همدیگر بپیوندند و خواسته های خود را فریاد بر آورند قدرتی را می آفرینند که هیچ جباری را تاب مقاومت در برابرش نیست و مزدوران قدرت حاکم راهم مجبور به تسلیم خواهند کرد . نیروهای مسلح هر کشورهم فرزندان مردم همان کشور هستند و معمولا اکثریت آنان با مردم همدل و همسو هستند و فقط وجود نظم و اقتدار سلسله مراتب فرماندهی است که حاکم ظالم آنانرا در اختیار و پشتیبان خود می بیند . چنانچه صاحبان واقعی قدرت یعنی مردم به حرکت در آیند ، فرزندانشان هم در نیروهای مسلح متوجه وظیفه خود هستند و میدانند که نباید آلت دست زورمداران گردند و پدران و مادران و خواهران و برادران و فرزندان خود را هدف قرار دهند . مگر کسانی که در خیابانها ظاهر میشوند و دانشجویانی که در دانشگاهها مورد هجوم قرار میگیرند جز همین مردم هستند . کلید قدرت مردم در هم آهنگی آنان است . قدرتهای حاکم غیر مردمی تمام توان خود را در بهم زدن این هماهنگی و از بین بردن قدرت مردم بکار میبرند ولی از آنجا که این دوقدرت با هم همخوانی ندارند و قدرت حاکم وابسته به قدرت ناشی از مردم است بزودی خواهد شکست و در مقابل چشمان ناباور خود و دیگران مجبور به تسلیم خواهد شد . فقط کافیست که مردم قدرت خود را کم نپندارند و به حرکت خود ادامه دهند تا پیروزی را از آن خود کنند . آنان که میتوانند در ایجاد این هماهنگی ایفای نقش کنند جایز نیست که در این وظیفه کوتاهی کنند و باید از هر امکانی در راه آزادی مردم از حکومت جباران استفاده کنند . اگر به قدرت مردم باور داشته باشند باید بدانند که این مردم در فضای آزادی خود قادر خواهند بود هر گونه ناسره را از سره جدا کنند.

شنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۹

آزادیخواهان میدان التحریر آزادی را نهادینه کنند (شهیدان مومیایی شوند)

 

    آزادیخواخاهان مصر با مقاومت تحسین برانگیز خود در برابر مزدوران سواره و پیاده حکومت ، توانستند ادامه مسیر آزادیخواهی را تضمین و آخرین تلاش مذبوحانه رژیم برای ادامه بقای خود را با شکست روبرو کنند . جا دارد مردم مصر شهیدان این روزها را مومیایی و مجسمه های آنانرا در رفیع ترین نقاط تاریخی مصر بگونه ای نصب کنند که نشاندهنده شروع تاریخ جدیدی در زندگی مصریان باشد و یاد آور همیشگی این موضوع باشد که آنچه مردم مصر برایش جان  فدا کردند کسب آزادی و پایان دادن به سلطه دیگران بر خود بود و دیگر هیچوقت و به هیچ دلیل اجازه ندهند کسانی آزادیهای آنان را محدود کنند .

   حال که با برکناری دیکتاتور زمینه تغییرات وسیع در اوضاع سیاسی- اجتماعی مصریان ایجاد شده است ، بر مردم مصر است که از انقلاب 57 ایران درس بگیرند و با ادامه حضور خود در صحنه سیاسی کشور خود اجازه ندهند انقلابشان به خشونت آلوده شود و بهانه استفاده از زور سازماندهی شده به کسانی داده شود که اعتقادی به آزادی مردم ندارند . مردم مصر باید مواظب باشند که در انتخاباتی که در پیش خواهند داشت مهمترین میزان انتخاب خود را آزادی و استقلال قرار دهند و اجازه ندهند هیچگونه تعصب آنانرا از مسیر خود منحرف کند .

  مردم مصر هم اکنون از پشتیبانی تمام ملتهای آزادیخواه خصوصا مسلمانان منطقه که خود نیز از قربانیان نظامهای دیکتاتوری هستند برخوردار هستند و باید سعی کنند در روابط آینده خود با کشورهای دیگر ، خود را از ادامه این پشتیبانی محروم نکنند و بدون اینکه به گرایشات خصومت آمیز و خشونت گرا تمایل پیدا کنند روابط سیاسی خود با دولتهای غیر دموکراتیک را بگونه ای تنظیم کنند که لطمه ای به روابطشان با ملتها وارد نشود . در اینخصوص باید توجه داشته باشند که دروغگویان و منحرفین حاکم بر ایران در این ایام در حال سوء استفاده از جنبش آزادیخواهانه مردم مصر هستند و در حالیکه با زیر پا گذاشتن آنچه مردم ایران در سال 57 بخاطر آن انقلاب کردند مورد نفرت مردم ایران هستند با شعارهای تو خالی سعی در نشان دادن نزدیکی خود به انقلابیون مصری دارند . مردم ایران که از آزادی مصر بسیار شاد شده اند انتظار دارند حکومت آینده مصر زمینه ادامه اینگونه  سوء استفاده را ایجاد ننماید . به امید اینکه تمام حکومتهای غیردموکراتیک منطقه و جهان از انقلاب مصر و تونس درس بگیرند و قبل از اینکه مردمانشان آنانرا مجبور به آواره شدن از کشورشان کنند خود بر سر عقل آیند و تسلیم خواست مردم شوند .     

چهارشنبه، بهمن ۱۳، ۱۳۸۹

همه آزادی میخواهند -مستبدین دیگر جایگاهی ندارند

موج آزادیخواهی اخیر که از آفریقا شروع شده و با به زانو در آوردن حاکمان دیکتاتور به خاورمیانه رسیده است ، تا برچیدن بساط دیکتاتوری در تمام نقاط جهان ادامه خواهد یافت . مردم متوجه شده اند که چنانچه خود بگونه ای موثر در اداره امور کشور خود شریک نباشند آنان که حاکمیت را در دست میگیرند با هرگونه شعار و ادعا که شروع کرده باشند سرنوشتی جز به بیراهه بردن مردم و کشور رقم نخواهند زد . تجربه تاریخی هم می آموزد که تنها مشارکت عمومی و همفکری و همیاری اقشار مختلف ملت هاست که میتواند منجر به پیشرفت و سعادتمندی مردم گردد .

در این میان تنها کسانی با آزادی ملتها در بیان عقایدشان و تصمیم گیری در مورد سرنوشتشان مخالفت میکنند که در سر هوای سلطه بر مردم و سوء استفاده از آنانرا می پرورانند و در این مسیر عده ای از مردم ساده لوح را هم با وعده های مختلف با خود همراه می کنند .

امروزه هیچ حکومت و دولت مستبدی نمیتواند بدون اتکا به همراهی و مساعدت قدرت خارجی بساط دیکتاتوری در کشور خود بگستراند . و چون قدرتهای جهانی راحت ترین راه سوء استفاده از کشورها را در وجود دیکتاتورها و در خاموشی ملتها پیدا میکنند ، مستقیما و یا غیر مستقیم به شکل گیری و تقویت دیکتاتورها کمک میکنند و سعی میکنند از آزادی و استقلال ملتها ممانعت بعمل آورند .

تجربه همین دوران هم نشان میدهد که هرگاه ملتها با هدف بدست گرفتن سرنوشت خود قیام میکنند و مستکبرین خود را عاجز از فرونشاندن جنبشهای مردمی می بینند سعی در به انحراف کشاندن جنبش ها از راه رادیکالیزه کردن آنها و ایجاد هرج و مرج در محل می نمایند تا با جلوگیری از ثبات سیاسی ناشی از قدرت مردم به سوء استفاده های خود ادامه دهند .

نمونه این رفتار مستکبرانه را در انقلاب سال 57 خود دیدیم و آن شد که بجای اینکه دولت بطور مسالمت آمیز و بدون تخریب و ازهم پاشیدگی نظم عمومی در اختیار انقلابیون قرار گیرد ، این کار با سقوط نیروهای انتظامی و ارتش و غارت پادگانها و موسسات اقتصادی بدست عوامل مشکوک انجام گرفت و نتیجه اش در نهایت آن شد که سی سال تجربه کرده ایم .

آنچه در حال حاضر در مصرمیگذرد شباهت بسیار به انقلاب 57 ایران دارد . اوضاع امروز مصر بگونه ایست که به نظر همه ناظرین بیطرف و واقع بین داخلی و خارجی بهترین اقدام حکومت مبارک این خواهد بود که بدون فوت وقت زمام امور را به افراد مورد قبول مردم مصر بسپارد که اتفاقا از افراد میانه رو و غیر رادیکال هستند و حاظرند بطور مسالمت آمیز انتقال قدرت را انجام دهند . ولی بنظر میرسد که مبارک در هماهنگی با قدرت خارجی در مقابل خواست مردم مقاومت میکند و در صدد هستند مانع از انتقال مسالمت آمیز قدرت شوند .

متاسفانه همه مستبدین در اینگونه موارد بسیار کورکورانه عمل میکنند . اگر غیر از این بود این وقایع درسی میشد برای تمام حکومتهایی که مدعی خدمت به کشور خود هستند ولی مخالفین خود در کشور را تحمل نمیکنند تا هرچه زودتر راه خود را از راه مستکبرین جدا کنند و جز به خواست ملتشان عمل نکنند و سدی برای ابراز عقاید هیچیک از افراد مردم ایجاد ننمایند .

بهر حال برای مردمی که میخواهند شرافتمندانه زندگی کنند و زیر بار ذلت داخلی و خارجی نباشند راهی جز مقاومت مسالمت آمیز و مدبرانه نمی ماند . و زندگی بدون آزادی مساویست با تحمل ننگی همیشگی که انسانهای وارسته هر گز تحمل نخواهند کرد .