سه‌شنبه، تیر ۰۸، ۱۳۸۹

آقای رفسنجانی ، دشمن از کی در شما رخنه کرد ؟؟

آقای رفسنجانی در نوشته اخیرش آورده است که " دشمن دوست نما در ما رخنه کرده است ." جای آن دارد که به ایشان یاد آوری کرد که دشمن مدتها قبل در شما رخنه کرده بود و شما را هدایت می کرد و شاید خود متوجه نبودید . آری از همان روزهای اول انقلاب و شاید مدتها قبل از آن یکی از جاهای امنی که دشمن در آن کمین کرده بود زیر عمامه های امثال شما بود . از قبل از انقلاب شاهدی ندارم ولی در رفتار و کردار شما بعد از انقلاب پر است از شواهدی که شما با راهنمایی دشمنان ملت ایران انقلاب را منحرف کردید و جریان امور را به سود آنان پیش بردید . از همان ابتدای انقلاب که شعار نه شرقی نه غربی از برجسته ترین شعارها شده بود ، چپ و راست های خارجی تمام کوشش خود را در بی محتوا کردن انقلاب متمرکز نمودند و ساده اندیشانی امثال شماها را بهترین وسیله برای اجرای برنامه ها ی خود یافتند . آنان که در کمین بودند تا راهی برای ادامه تصاحب ثروت این کشور ثروتمند پیدا کنند ، بهترین راه را در به خشونت کشانیدن انقلابی یافتند که با گل بر گلوله پیروز شده بود . و دشمنان کمین کرده در عمامه های شما و دوستان نادانی همچون شما راه را برای آنان هموار کردند . ابتدا سعی کردند محبوبیت و مقبولیت بین المللی انقلاب را از بین ببرند . مردم دنیا ، مخصوصا اروپاییها و آمریکاییها که از ماهیت رژیمهای دیکتاتوری مانند شاه مطلع بودند ، مردم ایران را در انقلاب محق میدانستند و در نتیجه به حکوکتهای خود اجازه نمیدادند با انقلاب ایران برخورد خصمانه داشته باشند . ولی سیاست بازان شرق و غرب که بدنبال منافع نامشروع خود در دنیا بوده و هستند از نادانی شما و نفوذشان در شما استفاده کردند و نتیجه ای که میخواستند گرفتند و حالا ایران و خاورمیانه ثروت خیز جولانگاه ارتشهای آنان شده و زمینه را هم برای هر اقدامی علیه ایران فراهم کرده اند . بدون اقدام نظامی هم اکنون ایران در اختیار آنان است و ثروت ایران و حاصل زحمات شبانروزی ایرانیان فقط نصیب آنان میشود . برای ایرانیان که چیزی جز تلاش کم حاصل برای سیر کردن شکم خود و دست و پنجه نرم کردن با انواع گرفتاریها از جمله بیماریهای مختلف روحی و جسمی نمانده است ! یاد آوری نمونه هایی از اقدامات مشترک شما با دشمنان شاید شما را بیشتر متوجه کند : بخاطر دارید که در همان اوایل انقلاب عده ای از روحانیون مسیحی انگلیسی را در ایران به اتهام جاسوسی بازداشت کردید و بدنبال آن در مطبوعات غرب چنان منعکس شد که اسلام در برابر مسیحیت اعلام جنگ کرده و جنگهای صلیبی را به یاد مسیحیان آوردند ؟! آیا همین کافی نبود تا افکار عمومی جهان را علیه انقلاب تغییر جهت دهد ؟ حتما بخاطر دارید که پس از مدتی که غربیان استفاده های کافی از این جریان بردند آقای قدوسی دادستان وقت انقلاب در تلویزیون ظاهر شد و از این ماجرا بعنوان یک اشتباه صحبت کرد و گفت یک نفر ساواکی که دوست همان آقایان بوده مدارک جعلی به سپاه ارائه داده و موجب دستگیری کشیشان شده بوده ! شما از این جریان درس نگرفتید و باز این نوع اقدامات را ادامه دادید تا برای تکمیل جو سازی علیه انقلاب با دسیسه های خود آمریکاییها سفارت آنان را با آن وضعیت اشغال و بعد برای سرکوب کسانی که آنان را رقیب خود در قدرت می پنداشتید با آمریکاییها وارد معامله شدید که مثلا کارتر ظاهرا دموکرات برود و ریگان جنگ طلب بیاید تا جنگ هشت ساله را سامان دهد و به شما فرصت دهد تا همه رقبای خود را قلع و قمع کنید . آیا امریکاییها آنقدر ابله بودند که مدارک سری خود را طوری رشته رشته کنند که شما بتوانید با چسباندن آنها بهم از آنها بهره برداری کنید ؟! آری شما با همکاری دشمنان ایران همان کارهایی را کردید که نتیجه اش برکناری افرادی همچون امیرکبیرها و مصدق ها شد تا دشمنان بتوانند با سوء استفاده از شماها برنامه ها یشان را در ایران و کل خاورمیانه بخوبی اجرا کنند . یادتان هست با چه شور و شعفی برکناری اولین رئیس جمهور منتخب ملت را اعلام کردید و فکر کردید که دیگر مالک ایران شدید ؟! آیا تاکنون پیش خود هیچ فکر کرده ای که اگر آن دسیسه ها بدست شما و همفکرانتان انجام نمیشد و ایران میتوانست در آزادی از اندیشه های خوش فکران و روشن ضمیران خود بهره مند شود اکنون اوضاع چگونه بود ؟ آیا حاضرید در این آخر عمری کمی به خود آیید و از فرصت استفاده کنید و حقیقت را به ملت ایران بگویید و از اشتباهات خود و جفایی که بر اثر آن اشتباهات بر ملت ایران روا داشتید پوزش بطلبید ؟ اگر به گفته های خود در مورد دنیا و آخرت اعتقاد داشته باشید این تنها راه نجات شما از عذابی است که خود برای خود اندوخته اید .

یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹

خمینی سوم هم قربانی مظالم خمینی اول

همه متوجه شدند که چگونه احمدی نژاد و خامنه ای نوه دلبند خمینی را مورد بدترین اهانتها قرار دادند و در مراسمی که به بهانه بزرگداشت پدر بزرگش ترتیب داده بودند به شدت او را تحقیر کردند و مورد مسخره قرار دادند . احمدی نژاد با طولانی کردن سخن پراکنی خود به وقت کشی پرداخت و در پایان هم با گفتن اینکه "هم اکنون به فرمایشات رهبر معظم گوش فرا میدهیم" به مزدوران خود دستور داد که اجازه ندهند کسی دیگر صحبت کند و آن کردند که مکارانه برنامه ریزی کرده بودند . بعد هم آقای رهبر بیشرمانه بوسه زهرآگینی نثار حسن آقا کردند و با سکوت اهانت آمیز خود بر عمل عمالش مهر صحت گذاشت . این ماجرا باید درس بزرگی برای صاحبان عقل شود مخصوصا خانواده خمینی را لازم است به موارد زیر توجه کنند :
کجاست آن ابهت و القاب پرطمطراق " حضرت آیت الله العظمی روح الله المصطفوی الخمینی " که اکنون خمینی بودن را هم از فرزندش دریغ میدارند و اورا به اکراه حسن مصطفوی نام مینهند ؟! شاید خمینی اول هم که در زمان پیوستنش به جنبش مردم در سال 57 و با انتخاب عنوان رهبر انقلاب ، ولایت مردم را به عنوان هدف قبول نمود و بارها در پاریس به جمهوریت نظام و آزادی مردم تاکید داشت ، با وسوسه های همین نوع شیاطین عهد خود را با مردم شکست و ولایت را از آن خود نمود .
باز آقای احمد خمینی هم با همین وسوسه ها شریک جرمهای او شد و خامنه ای و رفسنجانی او را هم فریب دادند و در نهایت به قول آگاهان داخل نظام احتمالا با دستکاری داروهایش او را از سر راه خود برداشتند .
آنان که در پاریس کمک کردند تا خمینی اول برای پیروزی انقلاب صراط مستقیم را برگزیند ، پس از ورود به ایران در بین شیاطینی که او را محاصره کرده بودند جایی نیافتند و یک به یک مورد غضب او قرار گرفتند و در نهایت توصیه های مشفقانه اولین منتخب مردم را هم نادیده گرفت و با دسیسه هایی که علیه او چیدند انقلاب را به ضد انقلاب تبدیل نمودند . همان کسی که قبل از قتل احمد آقا هم به او توصیه کرده بود که خود را از دست این قوم رها کند و نکرد .
حال حسن آقای خمینی هم باید بداند که همان سرنوشت در انتظار اوست و شاید یک فرصت داشته باشد تا کمی از آبروی از دست رفته خاندان خود را باز یابد و در صف کسانی قرا گیرد که استقلال و آزادی را سرلوحه تلاشهای خود قرار میدهند . کاری که ایشان میتوانند انجام دهند اینست که اجساد پدر و پدر بزرگش را از داخل این بتخانه بردارد و به شهر خمین منتقل و در گوری کنار همشهریانش دفن و بر بالای آن چنین بنویسد :
پیمان شکست و شکست او و آل او  **** عبرت شود به اهل جهان ظلمهای او