یکشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۶

قرآن خدا یا قرآن محمد؟

این روزها در باره نظرات آقای سروش در رابطه با مبدا قرآن بحثهایی مطرح گردیده است.اگر چه پاره ای از نظرات غیر منصفانه از طرف افرادی که خود شاید از قرآن هیچ ندانند هم اظهار شده است، لیکن باید این موضوع را به فال نیک گرفت که موضوعاتی چنین اساسی هم در سطح عوام و خواص هر دو مطرح تا بلکه یکی از ریشه های تعصبات خشک که موجب بسیاری از گرفتاریهای ملتها میباشد خشکانده شود. بهتر است همه ی اهل فن وارد این موضوع شوند وبا زبانی ساده و قابل فهم برای عموم، موضوع را در سطح جامعه مطرح تا همه بهره مند شوند و اظهار نظر نمایند. چه گاهی نظرات بدیع و اکتشافات و اختراعات جدید از میان مردم عادی برمیخیزند . البته در این میان باید مواظب متعصبین حرفه ای هم بود که گاهی نوچه ها و گاردهای خصوصی خود را که اخیرا تبدیل به حقوق بگیران از بودجه عمومی هم شده اند برای سرکوب افکار به خیابانها بکشانند. سال گذشته در مقاله ای تحت عنوان دینداری و بیدینی(ژانویه 2007 ) در همین وبلاگ اشاره کردم که شاید در دوران قدیم تنها راه وادار کردن مردم به تصحیح آداب زندگی و دست برداشتن از اخلاق و رفتار ناپسند ، انتساب دستورالعملها ی اخلاقی به خدایان بوده است . و اینکه شاید منشا بسیاری از ادیان و حتی آنچه ما امروزه به عنوان خرافه میشناسیم همین بوده است . همچنین عرض کردم که اگر بگوییم محمدبن عبدالله خود مبتکر و واضع دین خود بوده ، نه از مقام و منزلت خدای محمد می کاهد و نه از اهمیت و بزرگی محمد .چرا که در دین او خود محمد و هر چه از اوست متعلق به خدای محمد است .آنچه میخواهم امروز به آن اضافه کنم اینستکه چند روز پیش در مجلس ختمی زمانیکه قاری شروع به خواندن سوره الرحمن کرد و گفت " الرحمن. علم القرآن." به یاد این مباحث افتادم و با خود گفتم در اینجا خود محمد میگوید که خدا قرآن را یاد داد. شاید همین جواب ساده ای باشد برای افرادی مانند آقای سبحانی وبه ایشان عرض کنیم که محمد با استفاده از آنچه خدا در وجود او گذاشته به آنچه گفته علم یافته. و این توانایی در تمام انسانها وجود دارد. فقط کافیست خود را آزاد ببینند و از حواس خود استفاده کنند . با مراحعه به چند ترجمه قرآن دیدم علم القرآن را محدود کرده اند به آموزش خواندن آن . که بنظرم خیلی تنگ نظرانه آمد. اگر چه آموزش خواندن هم در آنزمان مهم بوده ولی فکر میکنم مفهوم این آیه گسترده تر از آن باشد.اگر کلمه ی قرآن را هم منحصرا به همین کتابی که ما آنرا قرآن می نامیم اتلاق کنیم، میتواند منظورش هر آنچه در آن هست باشد . بحث علمی آنرا واگذار میکنم به متخصصین مربوطه. با این نوضیح که بعضی خود را متخصص این امور میدانند ولی گاهی تعصبشان بر عقلشان چیره میشود.