شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۹۰

توبه و کناره گیری بهترین گزینه خامنه ای و احمدی نژاد

همانطور که در مطلب قبل بیان کردم برای آقای خامنه ای توبه بهترین گزینه ایست که میتواند دنیای او را و اگر به آخرتی  هم اعتقاد داشته باشد آخرت او را نجات دهد . برای آقای احمدی نژاد هم گزینه ای بهتر از این وجود ندارد . او که با تسلیم شدن در برابر خامنه ای در مورد تنها اختیاری که برای خود قائل بود و پس از آن همه زخم زبان از طرف همانهایی که او را به این روز و حال انداختند، باید از بی ارزشی و آلت دست بودن خودش آگاه شده باشد و متوجه شده باشد که دیگر مقام تشریفاتی ریاست جمهوری هیچ ارزشی جز پذیرش خواری و ذلت برایش ندارد .

    امروز اطلاعیه ای از دفتر ریاست جمهوری صادر شده مبنی بر اینکه او میخواهد یکشنبه شب از طریق تلویزیون با مردم صحبت کند . البته خود او هم میداند که مقامات بالاتر از او تا از محتوای صحبتهایش اطمینان حاصل نکنند به او چنین اجازه ای را نخواهند داد . و اگر هم بدانند میخواهد حرفهایی بزند که دلخواه آنان نباشد فقط ممکن است بخواهند بعنوان سوژه ای برای کله پا کردنش از آن استفاده کنند .

    بعنوان فردی که جز مشاهده اصلاح امور ایران و جهان دغدغه ای دیگر ندارم مایلم یک نصیحت خیرخواهانه برای ایشان و اطرافیانش ارائه دهم و آن اینکه تصمیم بگیرد در همین برنامه تلویزیونی از ملت ایران عذرخواهی کند و پس از اذعان به تخلفات و تقلباتی که آنها هم با توصیه و صلاحدید همین رهبر نا اهل انجام گرفته ، توبه خود را تسلیم ملت و خدای ملت نماید و خود و ملت را از شر شیاطینی که او را گمراه کرده اند خلاصی دهد . اطمینان دارم که اگر فقط بارقه ای از اخلاق انسانی در وجود او باشد ، پس از این عمل احساس فراغت و آسودگی به او دست خواهد داد که تا بحال در عمرش تجربه نکرده است .

    با بیان اینکه در تمام این مراحل مطابق اوامر آقای خامنه ای عمل کرده است ، برای وی هم جز کناره گیری و سپردن امور به دست ملت راهی باقی نخواهد ماند . و این بهترین روش گذر از این اوضاع بحرانی برای کشور و ملت است . به شرطی که دیگر همراهان جریانهای حاکمیت هم هوای ماندن در قدرت بی حساب را از سر بیرون کنند و فقط در این فکر باشند که بگونه ای مسالمت آمیز اداره امور کشور را به دست مردم و انتخاب آزاد آنان بسپارند .

    اکنون باید برای همه روشن شده باشد که با اتخاذ روش حذف همدیگر که درست از روزهای اول پس از انقلاب شروع شد ، انقلاب از مسیرش منحرف شد . و در آنچه اتفاق افتاد ، گذشته از وسوسه های شیاطین خارجی ، تقریبا همه ایرانیان از خمینی تا  افراد معمولی مقصر بوده اند و حال مهمتر از اینکه مشخص کنیم چه کسی تقصیرش بیشتر بوده است ، درس گرفتن از این تجربه های تلخ پیش و پس از انقلاب است که اگر زمینه تشریح حقایق برای نسل امروزی فراهم شود و مردم این فرصت را پیدا کنند که با دقت به حرفهای همدیگر و صاحبنظران مختلف توجه کنند خواهند آموخت که راهی  بهتر نخواهند داشت جز گوش کردن به سخنان و انتخاب آنچه خود صحیح می یابند در فضایی عاری از هر گونه خشونت. کافیست به آنچه در حال حاضر در کشورهایی چون لیبی و یمن و بحرین و سوریه و مصر و تونس و افغانستان و پاکستان میگذرد توجه کنیم و بدانیم که شیاطین در پی این هستند که ما هم با ادامه همین مسیر فعلی چنین وضعیتهایی را پیدا کنیم تا منافع آنان بهتر تامین شود .

            چنانچه آقایان بپذیرند که چنین کنند ، راههای گذر از این مرحله را در نوشته های قبلی در سالهای گذشته پیشنهاد کرده ام که البته با تغییراتی که در اوضاع داخلی و بین المللی بوجود آمده احتیاج به تنظیماتی دارد که اگر چه بدلایلی مایل به ورود در صحنه عملی سیاست نیستم لیکن برای کمک به نجات کشور و ملت آماده همکاری هستم . البته فعلا وسیله ارتباطی من فقط همین وبلاگ است و آدرس الکترونیکی زیر:

roozyaznov@yahoo.com