شنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۶

نماد شیطان را یا شیطان نمادین را؟

!حجتان مقبول! این روزها شاهد بازگشت حجاج از سرزمین وحی هستیم .در پای صحبت حاجیان که می نشینی هر یک داستانهای جالبی از سفر خود بیان میکنند. و هر یک فراخور بنیه ی علمی - اجتماعی خود برداشتهای مختلفی از سفر خود دارند . صرفنظر از اینکه با چه هدفی به رفتن به مکه اهتمام ورزیده باشند سعی همه بر اینست که که از آثار روحی روانی سفر و اینکه به شخصی تبدیل شده باشند که سعی در دوری از گناهان بنمایند صحبت به میان میاورند .هر گاه صحبتها محدود به تعارفات رسمی و زیارت قبولیهای سنتی باشد ، جوابها در محدوده ی القائات سازماندهی شده ایست که از ماهها قبل از سفر توسط روحانیون تعلیم دیده در قالب کلاسهای آمادگی حج و در طول سفر توسط همان روحانیون در جلسات روزانه در کاروانها بطور منظم به حجاج ارائه میگردد. اولین جواب زیارت قبولی ، جای شما خالی ،خدا قسمت شما کند ، انشاالله با خانواده تشریف ببرید و... را شامل میشود.همین کلمات و تعارفات از هرگونه آگهی تبلیغاتی برای جلب توریست به سرزمین خشک عربستان موثرتر است. چرا که به دل مردم ساده دل می نشیند و آنانرا وادار میکند از نان شب خود و بچه هایشان بزنند تا روزی بتوانند به این سفر اقدام کنند. و افراد فرصت طلب و شهرت طلب هم آنرا فرصتی می بینند برای بقول گذشتگان دوقلو کردن اسم خود و سوء استفاده های بعدی. آنگاه که حاجیان مورد سوالهای کنجکاوانه قرار میگیرند است که بسیاری از نکات پشت صحنه ی این فیلم سانسور شده نمایان میشود. مرارتهای سفر و اینکه چند ماه از سال را زندگی خود و خانواده شان متاثر از مسائل پیرامونی در جهات مختلف مختل بوده است، بیماریهای ناشی از ازدحام جمعیت و تغییر آب و هوا و صدور انواع میکروبها و باکتریها از کشورهای مختلف به عربستان و انتقال آن به زوار ، سختیهای متحمل شده در راه حرکت به عرفات ومشعر و منا و پیاده رویها با پاهای نیمه برهنه گاهی از روی فضولات دفع شده توسط زوار غیر متمدن ، فشارها و ضربات وارد شده بر ضعیفه ها و ضعیفها هنگام هجوم برای سنگسار شیطان رجیم. بگذریم از آنانکه بیشتر از شیطان سنگ میخورند و آنانکه گاهی در همین محل کشته میشوند. بعضی از روشنفکرترها هم گله از تفرقه افکنیهای بعضی روحانیون در موعظه های روزانه شان میکنند که مثلا میگفتند "این خیل جمعیت که از اقصی نقاط جهان به عربستان آمده اند هیچکدام (البته غیر از ما) حجشان مورد قبول باری تعالی قرار نخواهد گرفت چرا که آنها متاسفانه < ولایی> نیستند." و در نهایت ، نارضایتی از رفتار برادران و خواهران به حج رفته که اصلا مراعات همدیگر را نمیکنند و حتی بر سر سوار شدن به اتوبوسها و هواپیما هم با همدیگر نزاع میکنند و درست تا خروجی فرودگاه اعصاب همدیگر را خورد میکنند تا خسته و کوبیده در میان خیل جمعیت مستقبلین زیر رگبار ماچ و بوسه ها قرار میگیرند و درست زمانی که به یک استراحت طولانی نیاز دارند مجبور به سر پا ایستادن و پذیرایی با روی خوش از بازدیدکنندگان می شوند. اگر مراجعتشان مثل امسال با سرما و برف و یخبندان و تعطیلی کل کشور باشد، که چه بدتر.حاجی مشهدی و تبریزی باید در فرودگاه بوشهر پیاده شود . خوشبختانه تشریفات قربانی کردن حیوانات کمی تغییر کرده است و دیگر چشم بسیاری به آن قتلگاههای پر از لاشه های دریده ی کثیف و غرقه به خون گوسفندان و شتران لاغر زجر کشیده و بیمار نمی خورد که توسط قصابهای ناشی و کاردهای نیمه تیز، زجرکشان، از دست مسلمانان راحت میشوند.و ظاهرا تکنولوژی جدید به کمک آمده و یک نفر ناظر بر قتل حیوان ، این خبر خوش را به خریدار آن حیوان میدهد تا با خیال راحت به تقصیر موی خود بپردازد.نمیدانم هنوز آن صحنه های سر تراشیهای داخل خیابانها و اطراف چادرها با آن زنگیهای تیغ بدست که خون و چرک از سر مردانی که هفته هاست حمام بخود ندیده اند جاری میکنند وجود دارند یا نه .به هرحال ، اگر فرصتی باشد که پس از خستگی راه با حاج آقا و حاج خانم صحبتهای کنجکاوانه بشود مشخص میشود که در نهایت " خسرالدنیا و الاخره" . چرا؟؟ برای اینکه بقول قدیمیها ، دیده ی بصیرت ما کور شده است. می خواهیم به خدا برسیم ولی حتی داخل کعبه هم او را درک نمیکنیم. میخواهیم شیطان را از خود دور کنیم اما او را نمیشناسیم و اگر هم بشناسیم نادیده میگیریم . بجای او دیواره ی بتونی ساخت خود شیطان را ریگ می پرانیم.و همه ی اینها برای اینست که خود شیطان بر ما حاکم است. و اخلاق شیطانی خود را بر ما تحمیل کرده است . حج ما زمانی مقبول است که اولا اخلاق شیطانی را شناخته و از خود دور کنیم و بعد به این شیطانها که بر ما حکومت میکنند پشت کنیم. شاید دیگر لازم هم نباشد این شیاطین نمادین را سنگسار کنیم. کافیست به آنها بی توجهی کنیم و مثلا یکبار هم که شده حاجیان در صف مکه نشسته اعلام کنند که امسال هیچیک از ما زیر بیرق این شیاطین به مکه نمیرویم. آیا قادریم چنین آگاهی را به مردم بدهیم ؟ و یا باید منتظر محمدی دیگر باشیم تا با روشی دیگر این بتهای حاکم بر ما را بشکند؟ شاید هم در حال تشویق مردم به صف کشیدن برای " رای دادن" به استوار کردن پایه های حکومت شیاطین هستیم!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر