جمعه، بهمن ۲۳، ۱۳۸۸

سرهنگش را هم نمیذارند!


اولین چیزی که در فاصله دو سه کیلومتری از میدان آزادی جلب نظر کرد صف اتوبوسهایی بود که افراد خاصی را در میدان تخلیه کرده بودند . پس از یک کیلومتر راه رفتن در بزرگراهی که از شب قبل توسط حکومت نظامی مسدود بوده و در یک کیلومتری میدان ، صفی از مردم در عرض بزرگراه دیده میشدند که برای تازه رسیده ها چنین بنظر میرسید که تا آنجا از مردم پر شده است . نزدیک که شدم با دیوار آهنی مواجه شدم که پشت آن سربازان قرار گرفته و جلو ورود مردم را گرفته اند . سرباز اعلام میکرد که فقط با کارت شاهد و یا جانباز میشود وارد شد . از سربازی شنیدم که به دیگری گفت : " فلانی برو بپرس با کارت نظامی بازنشسته میتونند برند " که جواب داد : " نه بابا پرسیدم ، سرهنگش را هم نمیذارند !" مجبور شدم فاصله زیادی را برگردم تا از پل عابر پیاده به سمت دیگر بزرگراه به سمت میدان بروم . گروه کوچکی که بیشترشان را زنان و کودکان تشکیل میداد با تجهیزات کامل بلند گویی در حرکت بودند که مشخص بود از یکی از مبادی رسمی راهپیمایی حرکت کرده بودند و انبوهی از مردم هم که انفرادی و یا خانوادگی نیمی به سمت میدان و نیمی در برگشت از میدان . اینکه عده ای در حال برگشت بودند تعجب آور بود . در داخل میدان عده ای در بلندیهای اطراف میدان نشسته بودند که گویی به پیک نیک آمده اند . تازه واردین که عزم داخل میدان میکردند با دیوارهای آهنین اطراف میدان روبرو میشدند که با شاخه های درخت پوشانده شده بودند و در هر قدم یک پلیس گمارده شده بود که از ایستادن مردم روی سکوی نرده ها ونگاه به داخل جلو گیری میکردند و همه را به دروازه ی باریکی که برای ورود و خروج گذاشته بودند راهنمایی میکردند که چون عده ای هم داشتند خارج میشدند موجب ازدحام شده بود . تعجب من از خروج عده ای از میدان و مراجعت به منزل زمانی رفع شد که گشتی در میدان زدم و دیدم گوشه ای از میدان روبروی جایگاه مخصوص هم با نرده های زخیم و بلند آهنین جدا شده و پلیس در پایین و بالای آن صف کشیده و اجازه دخول به کسی نمیدهند . و داخل این محوطه هم با عده ای که اکثرا زنان و مردان سالخورده و کودکان بودند پر شده بود . آن عده از طرفداران جنبش سبز که به تصور جلو گیری از سخنرانی احمدی نژاد خود را به میدان رسانده بودند و میرساندند با مشاهده این وضع متوجه میشدند که با کوچکترین حرکت ، آنهم بدون سازماندهی خاص ، جان تعدادی پیر مرد و زن وکودک به خطر می افتد . لذا ترجیح میدادند میدان را رها کنند و برگردند . گرداننده مراسم رسمی هم آمدن آقای احمدی نژاد را نوید میداد که با هیچ عکس العملی روبرو نمیشد . با اعلام آمدن آقا ، صدای مختصری از شعار مستقبلین توام با چندین سوت معنا دار بلند شد و ایشان شروع به سخن پراکنی کردند بدون اینکه کسی به حرفهای او توجهی کند . از میدان که خارج شده بودم زمانی بود که از بلند گوهای بیشمار تعبیه شده تا چند کیلومتری میدان این حرف احمدی نژاد شنیده شد که میگفت ما چندتا موش و یک کرم و چند تا سوسک را به فضا فرستاده ایم . با شنیدن صدای خنده مسخره آمیز چند جوان نگاهی به عقب کردم دیدم سه چهارتا از بچه های ظاهرا بسیجی بودند که به نظر میرسید از اطراف جنوب شهر آمده بودند و یکی به مسخره میگفت : " افتخارش اینست که سوسک به هوا فرستاده ! لااقل آدم میفرستاد ! " . در نقاطی از طول مسیر افرادی را با بلند گو و تجهیزات گذاشته بودند که آواز میخواندند و عده های کوچکی اطرافشان ایستاده بودند . یکی را هم دیدم که از بلند گو شعار میداد ولی کسی جواب نمیداد . یکبار با حد اکثر قدرت خود شعار مرگ بر آمریکا داد که با کمال تعجب کسی او را همراهی نمیکرد . در این میان یکی از سه جوانی که کمی دورتر در حرکت بودند به حالتی کنایه ای فریاد زد " مرگ بر موسوی " که آقای بلند گو بدست با حالتی متعجبانه گفت " آقا ؟! " که آن جوان دوباره با همان حالت گفت " مرگ بر کروبی " . مردم در حال گذر هم گویی هیچ چیز از کسی نمیشنوند بدون کوچکترین عکس العمل به راه خود ادامه میدادند .
گزارشگر اخبار ساعت دو رادیو رژیم می گفت " با اینکه قرار بود راهپیمایی راس ساعت نه ونیم شروع شود ، مردم از ساعت شش و نیم به خیابانها آمده بودند . آری ظاهرا ساعت شش و نیم افراد مستقر در داخل محوطه جلو جایگاه را با اتو بوس آورده بودند و گروههای طرفداران جنبش سبز هم از ساعت هفت و هشت به قصد پر کردن میدان آمده بودند که با مشاهده اوضاع و وجود سالخوردگان و کودکان در میدان ، محل را ترک میکردند . از محلهای رسمی اعلام شده هم در ساعت مقرر گروههای بسیار کوچکی با ساز و برگ پر طنین براه می افتادند که شعارهای دیکته شده ی خود را میدادند بدون اینکه مردم پاسخی به آنان بدهند . با توجه به آنچه تا ظهر امروز من دیدم ، فکر میکنم این راهپیمایی از بی رمق ترین ودر عین حال پر معنی ترین راهپیمایی تاریخ 22بهمن بوده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر