سه‌شنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۸

طرح ها و پیشنهادها برای نجات ایران

نظر به اینکه ایران ما دوران سختی از تاریخ خود را سپری می کند و حاکمیت نا اهل آنرا در معرض تهدید انواع بلایا قرار داده است ، همه کسانی که کمترین آگاهی از این اوضاع دارند و به ملت خود علاقه مندند از فکر یافتن راه حلی برای برون رفت از این وضعیت فارغ نمی شوند . چند سال قبل در همین وبلاگ مطلبی تحت عنوان " طرح 12 ماده ای نجات ایران " نوشتم که در چند سایت دیگر هم مطرح و کمی مورد بحث قرار گرفت ولی به نظر بعضی ها غیر عملی قلمداد شد و به فراموشی سپرده شد. اخیرا نیز طرحی از طرف آقای کورش زعیم منتشر شد تحت عنوان" پیشنهاد برای نجات میهن" که در بعضی سایت ها مطرح گردیده و نظرات موافق و مخالفی هم در مورد آن اظهار شده است ولی به نظر می رسد در محافل موثر، با نظر جدی به آن توجه نشده. در طول این چند سال طرح های دیگری هم توسط گروه های مختلف ارائه شده که همگی سرنوشت مشابهی داشته اند . سئوال این است که تا کی می خواهیم دست روی دست بگذاریم و با پراکنده گوییها کشور را در معرض خطر رها کنیم . متاسفانه تحولات سیاسی بزرگ در کشور ما همیشه زمانی اتفاق افتاده است که نسل موثر در صحنه از تجربه های پیشین هموطنان خود محروم بوده اند و شاید بهمین جهت همه ی جنبشها به شکست انجامیده است. اگر چه نیروهای جوان باید سرنوشت کشور خود را در دست گیرند ولی بدون تجارب گذشته و اندیشه های پخته شده در مغز پیران سیاست ، در حالی که بر اثر خفقان موجود همه در بی خبری بوده اند، نمی توان به نتیجه ی مطلوب امیدوار بود . بیائید تا مردان سیاسی کهن ما یک به یک از دنیا نرفته اند و هنوز قدرت تحلیل و تصمیم گیری دارند، خود را از این منابع ارزشمند محروم نکنیم و با جمع بندی همه ی این طرحهایی که توسط افراد و گروههای مختلف ارائه شده چاره ای برای آینده ی خود و فرزندان خود بیندیشیم. اگر چنین نکنیم آیندگان ما را نخواهند بخشید و مابقی عمر خود را نیز در یاس و درماندگی سپری خواهیم کرد. امید که هر فرد از آگاهان و علاقمندان به تغییرات اساسی در کشور با هر گونه طرز فکر سیاسی ، فعالانه وارد این بحث شوند و با گذشت و مهربانی فقط بخاطر آینده کشور و ارزش انسانیت این صحنه را تا نتیجه گیری رها نکنند. بیایید لااقل بر روی کاغذ مجازی ، سایتی را طرح ریزی کنیم تا همه ی گروه ها از چپ ترین چپها و راست ترین راستها نظراتشان را بطور شفاف در آن مطرح کنند، تا زمینه ی یک ائتلاف فراگیر جهت پیشبرد اهداف اعلام شده شکل گیرد. بدیهی است هدف نهایی مورد نظر هر ائتلاف ایجاد مدیریتی آزاد در کشور است تا در آن تمام گروه های فکری بطور کاملا آزاد اید ه های خود را ارائه دهند تا ملت خود آزادانه انتخاب کند. تنها ملاک شرکت در چنین ائتلافی باید صداقت و خوش اخلاقی و پایبندی به استقلال و آزادی کشور باشد و همه باید با نیت یادگرفتن و یاددادن و ارائه خدمتی که توانائیش را دارند شرکت کنند و از آنجا که همه چیز باید بطور شفاف و آشکار در معرض دید همه باشد، همه باید بدانند که مردم در چنین فضایی معمولا صداقت را خوب تشخیص می دهند. این وبلاگ و ایمیل آمادگی دارد بعنوان یک منشی روابط عمومی منعکس کننده نظرات همه در این وبلاگ باشد ، تا پس از شکل گیری ائتلاف خود به امور مربوطه بپردازند . roozyaznov@yahoo.com

۱ نظر:

  1. از پیشنهادتاناستقلال(فریاد "آزادی/" رأس ساعت معیّنی از شب از پنجره ها و بالای پشت بام ها-- که نظر چند سال پیش من، نیز، بود)حمایت میکنم. ولی برای اینکه از آن سؤ استفاده نشود، پیشنهاد میکنم که کسی که نمایندۀ واقعی مردم بوده (بنی صدر -- که تمام عمرش را در نیل به هدف آزادی/استقلال مبارزه کرده) شروع آنرا اعلام کند و مردم را به اعتصاب کردن بخواند.
    ===
    امید
    دهم خرداد 1388

    من افتخار گذراندن 2.5 سال خدمت سربازی ام را در جبهۀ خوزستان و دیدن آزادی خدمشهر را داشتم. گویا عمرم هنوز تمام نشده بود وقتي که پایم را نه در روی،بلکه در کنار یک مین یافتم و با زرد شده رویم (از ترس)خدا را شکر کردم و از شادی آزاد شدن خرمشهر اشک شوق ريختم. من هم در انقلاب علیه شاه و ظلم رژیمش شرکت داشتم و هم برخواستم علیه پشت کردن خمینی به مردم (بعد از پیروزی انقلاب) ملّاشاهی/ذهّاکی رژیم ولایت فقيه ناجمهوری نا اسلامی ملّاها و دیگر مردم-انگل/کافر/ریاکار/دزد-روحانی نمایان"از ما بهتر" و همانند دیگر مستقل/آزاد ایرانیان، پشتم را به گول خورده-مجاهدین و دیگر قدرت پرستان کردم.

    در این ناآشنا شهر در غرب زمین، قلب من می تپد، همواره، برای ایرانم و می کوشم تا، همراه با دگردر تبعید و در بند (در کلّ ایران)-آزادی خواهان(حول بنی صدر عزیز)، همچو کاوه، آزاد سازم میهنم را با تکمیلی-اردنگی دیگر مردم؛ بر این کافر/دغل باز/انگل روحانی نمايان حاکم

    پاینده باد ایران. سرفراز باد پرچم سه رنگ شیر و خورشید ایران. مرگ بر شاه و ملّاشاه. یادتان باشد که دوران شاهنشاهی به پایان رسیده. هر گاه جمشید و کوروش و داریوش در این دوران ميزیستند، آنها، نیز، هماه با دگرایرانیان رأی میدادند به اختتام شاهنشاهی؛ مهر تایید مي نهادند بر آغازجمهوریت و مردم سالاری در ایران. بس افسوس که مردم در صحنه نماندند و خاين خمینی و دگر دغل همکارانش، با ساخت و پاخت با بیگانگان/انیرانیان، ربودند حکومت را ز مردم.

    پس بیايیم به رضا پهلوی بگوییم که خود را شاه ایران نداند و در جمع مصدّقی آزادی خواهان ایران که دور بنی صدر گرد آمده اند، در آید و قبول کند که همان حقّی را دارد که سایر مردم ایران دارند و اینکه، به جبران خیانت بار اعمال پدر خود و دیگر بزرگ خطاکاران "از ما بهتر" پهلوی-طلب، قبول کند/کنند که (در ایران آزاد شده آینده)خود را برای هیچ منصب و مقامی کاندید نکنند.

    مرگ بر شاه، مرگ بر ملّاشاه
    مرگ بر هاج و واج غربی ها بودن
    مرگ برخود حقیر بینی و نوکر مآبی
    مرگ بر دروغگویی و دو رویی
    مرگ بر مردم سواری و بختک گونه زندگی کردن بر پشت مردم
    مرگ بر ولایت فقیه درود بر مردم سالاری/جمهوریت
    درود بر راستی/پندار نیک، گفتار نيک، کردار نیک
    درود بر خود باوری
    استقلال/آزادی/جمهوریت (مردم سالاری)

    دکتر مرتضی آقامحمّدی
    ===
    ===
    برخیزیم و با ماندن در خانه (نرفتن سر کار) نه ای مطلق بگوییم به دهن کجی روحانی نمایان یاوه گوی قیّم مآب دزد. چرا که این انگل/"از ما بهتر"/جانی/ناانسان های ملّاشاهی خرفهم شوند که دورۀ سواری گیری از مردم/ملّاسالاری دیریست به پایان رسیده و بهتر است که این مزمن-انگل/بختکان افتاده بر جان و مال و ناموس مردم خود، با پایین آمدن از خر شیطان و عذر خواهی کردن از خدا وُ خلقش، هیاکل نحسشان را از گردۀ مردم به پایین کشند. چرا که عاقبتی بس وخیم در انتظارشان خواهد بود. بی شرف ( لعنت اله علیه) خمینی کافر و دیگر کفتار/کفّار روحانی نمایان انگل مآب جرأت کرده اند که ترّهات/گه های زیر را (در مورد مردم) استفراغ نمایند با کلیک کردن تاریخ زیر به ترّهاتشان گوش فرا دهید:د
    استقلال/آزادی/جمهوریت(مردم سالاری). مردم بیایید کمی از خود غیرت نشان این انگل/یاوه گویان بی شرم دهیم

    دکتر مرتضی آقامحمّدی
    ===
    درود بر تمامی آزادگان و شهدای راه حقّ همچو سالار شهیدان (راه حقّ) امام حسین (ص) که در برابر ظلم ایستاد و بر علی علیه السلام که وقتی دید مردم (به هر دلیلی) رأی ای را که در غدیر خم به وی داده بودند (پس از فوت پیغمبر)عوض کردند (به ابوبکر دادند)، به رأی مردم احترام گذارد/گردن نهاد (به ستیز با مردم در نیامد). پس میبینیم که این عمل حضرت علی --همانطوریکه اخیراً آیت اله منتظری گفته -- به ما مردم می گوید که "ولایت فقیه" شرک است. علی /قرآن میگوید که : حکومت مال/حقّ (جمهور) مردم است. خمینی نمی بایست به محظ خروج از فرانسه زیر تمام آنچه که در آنجا گفته بود میزد. در-بالا-ذکر-شده-دموکراتیک-عمل علی (در قبول رأی مردم) باطل بودن من-درآوردی-خمیني-نظریۀ "ولایت فقیه" را به مردم نشان می دهد و به آنها می گوید که تن دادن به آن یعنی جهنّمی شدنشان

    پاسخحذف