سه‌شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۵

مشکل آقای نوری علا در جمعه گردیها با "الله" محمد

یکی از مسائلی که آقای نوری علا در مقالات خود تحت عنوان جمعه گردیها به آن می پردازند مشکلی است که ایشان با الله محمد دارند. بنظر میرسد که این مشکل منحصربه ایشان نباشد و شاید مشکل همه باشد ولی کمتر کسی به آن می پردازد علت اینکه مسلمانان به این مشکلات نمی پردازند اینست که هیچیک از آنها به مسلمانی محمد نیستند و سعی نکردند باشند. چرا که تصورشان این بوده که حرفهای محمد حرفهای خدای آفریدگار است و هیچ چون و چرائی در آن نیست . ولی اگر به اساس دین محمد پی برده شود ، هیچ سوالی در برابر حرفهای او گناه نیست و به زیر سوال بردن افکار پیروان محمد هم توهین و یا عدم احترام به عقاید آنها محسوب نمیشود. بنظر من اساس دین محمد " تفکر" است . یعنی فعالیت مغز انسان که مرکز خلاقیت های بشریست. فلسفه ی دین محمد زائیده ی تفکرات عمیق و چندین ساله ی او می تواند باشد که با دقت کامل به اطراف خود نگریسته و از طبیعت و آنچه تجربه کرده است درس گرفته است. پس دین او نتیجه ی تحصیلات خصوصی او در طول دوران چهل سال قبل از اعلام علنی فلسفه اش بوده است. شغل چوپانی یکی از بهترین فرصتهای تعلیمات خصوصی را فراهم می کند . و مدرک آنرا هم می توان فوق دکترای مدیریت نامید. اداره ی یک گله ی گوسفند چیزی کمتر از اداره ی انسانهای بدوی ندارد. امیدوارم انسانها این حرف من را توهین به خودشان ندانند ولی هر کسی در آن شک دارد بهتر است مدتی آنرا تجربه کند. اگر می خواهید بدانید محمد از کجا میدانست که انسان از" علق" خلق شده است، باید چند سال چوپانی متفکر باشید تا هر گوسفند مریض را در فواصل مختلف زندگی کالبد شکافی کنید. برای همین است که من فکر می کنم اگر مدعی شوم که فلسفه ی محمد از بهترین فلسفه های هر یک از فیلسوفان تاریخ بشر بوده است گزافه نگفته ام. محمد به خوبی می دانست که ابزاز پیاده کردن فلسفه اش جهت اصلاح امور مردم و پایان دادن به مشکلات آنها خود مردم هستند. لذا در طول دوران رسالتش طوری رفتار کرده و دستوراتش را بگونه ای ارائه کرده که ابزار خود را از دست ندهد بلکه هر روز آنرا تقویت کند. البته او هم انسانی بوده با قابلیتهای همه ی انسانها که می توانست اشتباه هم بکند. با این حساب مشکل آقای نوری علا هم با دستورات الله محمد در رابطه با نوشیدن شراب و یا روحیه بخشیدن به پیروان خود در رابطه ی با غلبه ی ایرانیان بر رومیها بهمین سادگی حل می شود و شاید تحقیقات او در این زمینه به نتیجه رسیده باشد. محمد در مکه که همه غرق در خلاف بودند نمی توانست بدون مقدمه خوردن مسکرات را حرام اعلام کند چرا که فایده ای نداشته و موجب افزایش فشارها بر او در زمانیکه تحمل فشار بیشتر را نداشته می گردیده . ولی در مدینه که تعداد پیروان او در اکثریت بودند و به او ایمان پیدا کرده بودند به راحتی می توانسته اعلام کند که نوشیدنیهای مسکر ضررشان بیشتر از منفعت آنهاست پس بهتر است کلا استفاده نشود.و خودبخود هر وقت مردم یک شهر مثل مکه ببینند که عدم استفاده از الکل در شهر مدینه اثرات خوبی داشته است، اگر عاقل باشند از آن پیروی می کنند. البته اگر در جامعه ای افراد غیرعاقل دست به کارهای خلاف بزنند برای آنها قانون وضع می کنند و خلاف را غدغن می کنند. مثلا می گویند به افراد زیر 18 سال که هنوز به اندازه ی کافی عاقل نشده اند، مشروبات الکلی نفروشند. البته جدا کردن غیرعاقلین روی 18 سال کار آسانی نیست! در مورد آن آیه ی سوره ی روم هم که ایشان نمی دانند چرا" الله " رومیها را به ایرانیها ترجیح می دهد، بر اساس همان دلیل خودشان که راه تجارت پیروان محمد قطع می شد و این میتوانست آنها را مایوس و در نتیجه ایمانشان راسست کند، لازم بود برای تقویت روحیه آنها چنین پیشگویی بشود. شاید بر اساس شنیده های محمد از وضع مدیریت جوامع رومی و ایرانی ، رومیها از مدیریت بهتری برخوردار بودند و می شد پیش بینی کرد که شکست خود را جبران کنند. شاید شنیده بوده که در رم لااقل مجلس سنایی وجود داشته که امپراطور را در امور مهم مشاوره می دادند ولی در ایران خودکامگان همیشه به تنهایی تصمیم می گرفتند. ایشان در ابتدای مقاله ی اخیرشان که در سایت گویا منتشر شد می گویند " این امر را نمی پذیرم که نباید تحقیق کرد و نوشت و احتجاج کرد و واقعیت را - آنگونه که خود می بینیم – نوشت. چرا که ..." من میخواهم اضافه کنم که نه تنها نباید جلو انتشار نتایج تحقیق و احتجاجات گرفته شود، بلکه اگر فرصت باشد باید حتی تصورات و خیالات افراد مختلف را هم مورد توجه قرار داد و آنها را بعنوان قسمتی از تحقیقات قلمداد کرد و اجازه داد که مغز انسانها به کار بیافتد و خلق نمایند. تا شاید زودتر به نتیجه رسید. البته زمانی که در مورد عقاید و باورهای دیگران صحبت می کنیم ، باید سعی کنیم طوری بیان کنیم که توهین جلوه نکند. کاش بزرگان ادیان هم وارد این بحثها می شدند تا ابهامات زودتر روشن می شد. من معمولا نوشته های خودم را از جمله " نخبگان و مسائل ایران- دین داری و بیدینی" را برای خیلی از این بزرگان از جمله چند آیات عظام هم که آدرس ایمیل شان را پیدا کرده ام می فرستم. شاید پرداختن به آنها را کفر بدانند و شاید هم "نشانه های" الله محمد در آنها کم باشد. با تبریک سال نو به همه و امید روشن شدن همه ی سیاه چالها.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر