یکشنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۹

خمینی سوم هم قربانی مظالم خمینی اول

همه متوجه شدند که چگونه احمدی نژاد و خامنه ای نوه دلبند خمینی را مورد بدترین اهانتها قرار دادند و در مراسمی که به بهانه بزرگداشت پدر بزرگش ترتیب داده بودند به شدت او را تحقیر کردند و مورد مسخره قرار دادند . احمدی نژاد با طولانی کردن سخن پراکنی خود به وقت کشی پرداخت و در پایان هم با گفتن اینکه "هم اکنون به فرمایشات رهبر معظم گوش فرا میدهیم" به مزدوران خود دستور داد که اجازه ندهند کسی دیگر صحبت کند و آن کردند که مکارانه برنامه ریزی کرده بودند . بعد هم آقای رهبر بیشرمانه بوسه زهرآگینی نثار حسن آقا کردند و با سکوت اهانت آمیز خود بر عمل عمالش مهر صحت گذاشت . این ماجرا باید درس بزرگی برای صاحبان عقل شود مخصوصا خانواده خمینی را لازم است به موارد زیر توجه کنند :
کجاست آن ابهت و القاب پرطمطراق " حضرت آیت الله العظمی روح الله المصطفوی الخمینی " که اکنون خمینی بودن را هم از فرزندش دریغ میدارند و اورا به اکراه حسن مصطفوی نام مینهند ؟! شاید خمینی اول هم که در زمان پیوستنش به جنبش مردم در سال 57 و با انتخاب عنوان رهبر انقلاب ، ولایت مردم را به عنوان هدف قبول نمود و بارها در پاریس به جمهوریت نظام و آزادی مردم تاکید داشت ، با وسوسه های همین نوع شیاطین عهد خود را با مردم شکست و ولایت را از آن خود نمود .
باز آقای احمد خمینی هم با همین وسوسه ها شریک جرمهای او شد و خامنه ای و رفسنجانی او را هم فریب دادند و در نهایت به قول آگاهان داخل نظام احتمالا با دستکاری داروهایش او را از سر راه خود برداشتند .
آنان که در پاریس کمک کردند تا خمینی اول برای پیروزی انقلاب صراط مستقیم را برگزیند ، پس از ورود به ایران در بین شیاطینی که او را محاصره کرده بودند جایی نیافتند و یک به یک مورد غضب او قرار گرفتند و در نهایت توصیه های مشفقانه اولین منتخب مردم را هم نادیده گرفت و با دسیسه هایی که علیه او چیدند انقلاب را به ضد انقلاب تبدیل نمودند . همان کسی که قبل از قتل احمد آقا هم به او توصیه کرده بود که خود را از دست این قوم رها کند و نکرد .
حال حسن آقای خمینی هم باید بداند که همان سرنوشت در انتظار اوست و شاید یک فرصت داشته باشد تا کمی از آبروی از دست رفته خاندان خود را باز یابد و در صف کسانی قرا گیرد که استقلال و آزادی را سرلوحه تلاشهای خود قرار میدهند . کاری که ایشان میتوانند انجام دهند اینست که اجساد پدر و پدر بزرگش را از داخل این بتخانه بردارد و به شهر خمین منتقل و در گوری کنار همشهریانش دفن و بر بالای آن چنین بنویسد :
پیمان شکست و شکست او و آل او  **** عبرت شود به اهل جهان ظلمهای او

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر