چهارشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۸۷

امید رفته بر باد و امید در فضا ویلان

سی سال پیش در چنین روزهایی میلیونها ایرانی در امید رسیدن به یک زندگی آبرومند که متضمن آزادی و سربلندی آنان باشد ، مصمم در تلاش نیل به این اهداف بودند . اگر ایرانیان به شعارهای آزادی ، استقلال و جمهوری اسلامی لبیک گفتند ، برای این بود که آرزوهای خود را در آنها می یافتند . اسلامی که می شناختند و از آن شنیده بودند ، اسلامی بود که خدایش مهربان و ارحم الراحمین بود . خدایی بود که انسان را آزاد آفریده بود . نه اسلامی که خشونت ، برادر کشی ، فساد ، دروغگویی ، افترا ، زندان ، شکنجه و انواع نامردمیها توسط مدعیان دروغینش جایز شمرده شود . اگر اسلام را به عنوان فکر راهنمای خود قبول کردند بخاطر این بود که از آن تصوری جز تامین آزادی و استقلال خود نداشتند. برای این بود که ناامید از هر مکتب و مسلک دیگر ،آرمانهای خود را در آن می دیدند . ولی افسوس که غفلت کردند و به کسی و کسانی اعتماد کردند که برای رسیدن به قدرت هر چیز از جمله دین خود را نیز قربانی کردند . اکنون که اسلام حاکم بر خود را جز کفر نمی بینند ، نا امید از هر چیز و هر کس ، در انتظار موقعیتی دیگر نشسته اند تا بلکه بار دیگر آرزوهای بر باد رفته را پی گیری کنند . متاسفانه آنان که انقلاب مردم را دزدیدند ، به آن بسنده نکردند . آزادی و استقلال را هم از آنان گرفتند ، حتی حرفهای نیک آزادیخواخان و استقلال طلبان واقعی را هم دزدیدند و می دزدند . هر کس در هرجا حرف خوبی میزند ، اینها هم همان حرف را از زبان خود میگویند . شعارهای آزادیخواهی و عدالت طلبی شان گوش فلک را کر میکند . ولی صدای هر آزادیخواه را در گلو خفه میکنند . گویی توصیفاتی را که در قرآنشان از شیطان شده ، بارها مرور کرده و عین آنها را در زندگی خود پیاده میکنند . امروز در جایی خواندم که یکی از نشریات دروغ پراکنی شان ، برای متهم کردن دانشجویان به گناهی بزرگ ، نوشته است که دانشجویان رهبر را دیکتاتور می نامند . آیا اینها واقعا فکر میکنند رهبرشان دیکتاتور نیست ؟! اینها گفتن حقیقت را جرم مینامند . اگر دیکتاتوری در کشور حاکم نباشد مگر میشود این حرف را جرم شمرد ، ولو دیکتاتور هم نباشد ! مگر دیکتاتوری شاخ و دم دارد ؟ در ساده ترین بیان ، هر وقت آزادی بیان و نشر عقاید نباشد ،دیکتاتوری هست . مگر در همین وبلاگ من چه گناهانی صادر شده که آنرا مسدود و سانسور کرده اند ؟! چه چیزی در آن نوشته شده که نباید کسی از آن باخبر شود ؟ آیا همین گواه زنده ای بر دیکتاتوری حاکم نیست ؟ تا کی میخواهید خود و مردم را گول بزنید و دروغ تحویل مردم دهید ؟ یکی از جدیدترین دروغهایشان " نام " امید بر فضا رفته شان میباشد . که حتی اگر ادعای وطنی بودنش هم دروغ نباشد ، قبول آن برای مردم آسان نیست . هیچ ایرانی نیست که از پیشرفت علمی و تکنیکی کشور خود شاد نگردد . ولی مردمی که حاکمیت را در حل کوچکترین مشکلات عاجز میبینند کی میتوانند این حرفها را باور کنند . مردمی که ناامیدی را میتوان بوضوح در صورتهای غمگین و پیشانی پر چین و چروک ناشی از مشکلات عدیده شان دید ، کجا فرصت دارند بدنبال امیدی در فضا بگردند و از خود میپرسند گور نداریم ، کفن بخریم ؟! و از آنجا که این رژیم در تبدیل فرصتها به تهدید تخصص کامل دارد ، کجا معلوم که اینهم ابزاری برای افزایش آلامشان نگردد !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر