پنجشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۸

مشایی شخصیت جالب دولت خرافات ( تجدید نظر در مفاهیم خدا و پیغمبر )

آنچه بسیار تعجب برانگیز است اینستکه این آقا که محبوبترین فرد آقای احمدی نژاد خرافاتی در کابینه اوست، حرفهای فوق مدرن میزند . و عجیب تر اینکه او با این سخنانش بنیان فکری و عقیدتی روحانیت حاکم را هدف قرار داده است ولی با عکس العمل آنان هم مواجه نمیشود ! چندی پیش گفته بود که " خدا نمیتواند محور وحدت انسانها قرار گیرد " . در اینمورد مطلبی تحت عنوان " کدام خدا م محور وحدت انسانها ست " نوشتم . این بار موضوع پیامبران خدا را مطرح کرده است و اینکه مثلا حتی نوح هم که بیشترین فرصت را از نظر طول عمر داشته نتوانسته وظیفه اش را بخوبی انجام دهد و در انجام ماموریتش شکست خورده است . گفته است اگر هر پیغمبر مدیریت درست میکرد عدالت بر قرار میشد .

با این حساب باید گفت اگر نوح وسایر پیامبران برگزیده خدا بوده اند و خدا این ماموریت را به آنان واگذار کرده بوده ، این خدا بوده که یا در انتخابش اشتباه کرده و یا از آن قدرتی برخوردار نیست که مامور خود را چنان حمایت کند که بتواند ماموریتش را بخوبی انجام دهد . البته در جایی گفته تاریخ همواره محروم بوده از اتفاقات مبارکی که خدا برای بشر میخواسته ولی خود بشر نخواسته است . اگر خدا ملاکش خواست بشر بوده است ، پس دیگر آنهمه اجبار کردن انسانها بر اجرای آنچه دستورات الهی مینامید چیست ؟! حتما میخواهید بگویید که خدا اشتباه کرده که خواست مردم را ملاک قرار داده و از همان اول میبایست با زور نظراتش را اعمال میکرد !
وزیر و رئیس دفتر کسی که مدعی است امام زمان باید هرچه زودتر بیاید تا عدالت را برقرار کند ، تکلیف امام زمان را هم روشن کرده است و گفته است که هیچ راهی برای هیچ نبی و مرسلی برای گسترش عدالت جز گسترش علم نیست . و امام زمان هم از این راه به توسعه عدالت موفق میشود .
اینکه گفتم شخصیت جالبیست و حرفهای فوق مدرن میزند برای اینست که از نقطه نظر بسیاری از امروزیها که نو گرا هستند اصلا موضوع خدا و آنچه در ادیان مرسوم از آن بعنوان خالق دنیا یاد میشود غیر از آنست که خیلی از مردم به آن عقیده دارند . و هنوز کسی به مبدا هستی پی نبرده و کسانی هم که خود را پیامبران الهی نامیده اند در اصل مصلحانی بوده اند که برای تاثیر کلامشان بر مردمانی که به نیرویی فوق بشری اعتقاد داشتند خود را پیامبر نامیده اند . نواندیشان عقیده دارند که انسان باید با گسترش علم و شناخت خود و دنیای خود به مبدا هستی پی ببرد .
با توجه به اینگونه نظرات آنچه آقای مشایی گفته است قابل دفاع است و اینکه او از خدا و پیامبر و امام هم حرف میزند برای اینست که اگر خود را معتقد به آنها جلوه ندهد در این دستگاه جایی نخواهد داشت . ولی تعجب در آنست که آنچه عملا توسط این دولت و دستگاه حکومتی در ایران اجرا میشود هیچگونه تجانسی با این حرفها ندارد . آنچه اینها در ایران انجام میدهند بیشتر به آن شبیه است که دستورش را دشمنان این ملت صادر کرده باشند . و اینکه گفته میشود ایشان گاهی به هند میروند و در آنجا ملاقات های خصوصی با افرادی دارند انسان را به این فکر وامیدارد که در این دیدارهای خصوصی چه چیزهایی و از کجا به او الهام میشود . حال نباید مردم ایران به کل این نظام مشکوک باشند و نجات خود از دست آنان را طلب کنند ؟؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر